معنی از ظروف آزمایشگاه

حل جدول

لغت نامه دهخدا

آزمایشگاه

آزمایشگاه. [زْ / زِ ی ِ] (اِ مرکب) جای آزمایش. مورد آزمایش. محل امتحان.


ظروف

ظروف. [ظُ] (ع اِ) ج ِ ظَرف: و چندان نثارها و هدیه ها و ظروف و ستور آورده بودند که از حد و اندازه بگذشت. (تاریخ بیهقی).|| (ص، اِ) ج ِ ظریف. رجوع به ظریف شود.


ظروف مرتبطه

ظروف مرتبطه. [ظُ ف ِ م ُ ت َ ب ِ طَ / طِ] (ترکیب وصفی، اِمرکب) ظروفی که از قسمت تحتانی به توسط مجرائی به یکدیگر متصل باشند به نحوی که چون در یکی مایعی ریزند به دیگر ظروف درآید و با وجود اختلاف شکل آنان در همگی به یک سطح قرار گیرد.

فرهنگ عمید

ظروف

ظرف
* ظروف مرتبطه: (فیزیک) ظروفی که ‌توسط مجرایی به ‌همدیگر متصل باشند به‌طوری‌که هرگاه در یکی از آن‌ها مایعی بریزند به ‌ظرف‌های دیگر هم داخل شود و در همۀ آن‌ها به یک‌ سطح افقی قرار گیرد،

ظریف


آزمایشگاه

جایی که در آن آزمایش‌های علمی و فنی به عمل آورند و ادوات آزمایش در آنجا فراهم باشد، لابراتوار،

فرهنگ فارسی هوشیار

آزمایشگاه

محل امتحان، جای آزمایش، لابراتوار


ظروف

جمع ظرف

فارسی به ایتالیایی

فرهنگ معین

آزمایشگاه

محلی مجهز به وسایل لازم برای انجام تجارب علمی به وسیله متخصصان یا دانشجویان. لابراتوار، محلی برای آزمایش، محل تجربه کردن،


ظروف

(~.) [ع.] (اِ.) جِ ظرف، آوندها.

(ظُ) [ع.] (ص. اِ.) جِ ظریف.

فارسی به عربی

ظروف

ادات

معادل ابجد

از ظروف آزمایشگاه

1579

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری